نگاهی مروری بر تاریخچه چاپ دستی به قلم امیرحسین شریفان / A Review of the History of Printmaking


 

نگاهی مروری بر تاریخچه چاپ دستی 

 

تمام حقوق این نوشته برای امیر حسین شریفان محفوظ است، استفاده با ذکر منبع مجاز است.

 

ارجاع به این متن :

https://amirhosseinsharifan.ir/blog/art/P1065-A-Review-of-the-History-of-Printmaking.html

 


 

واژگان کلیدی: چاپ دستی، تاریخچه چاپ، تکنیک‌های چاپ، چاپ برجسته، چاپ فرورفته، لیتوگرافی، چاپ دیجیتال، چاپ ژیکله، چاپ روی آلومینیوم، چاپ آکریلیک، هنر چاپ، چاپ چوبی، چاپ سنتی

 


 

چاپ دستی یکی از هنرهای منحصربه‌فرد است که خلاقیت و مهارت فنی را با هم ترکیب می‌کند و امکان تولید آثار چندتایی با کیفیت بالا را فراهم می‌کند. این هنر شامل فرآیند انتقال مرکب از یک ماتریس یا قالب به سطح دیگری، معمولاً کاغذ یا پارچه، است. انواع اصلی چاپ دستی شامل چاپ برجسته، چاپ فرورفته، چاپ مسطح و چاپ شابلونی است که هر یک با تکنیک‌ها و ابزارهای خاص خود، اثر نهایی را شکل می‌دهند. تکنیک‌های سنتی مانند چاپ چوبی، حکاکی، لیتوگرافی و اچینگ همچنان طرفداران خاص خود را دارند، در حالی که روش‌های مدرن مانند چاپ سیلک و چاپ دیجیتال (ژیکله، چاپ روی آلومینیوم و آکریلیک) امکان تولید آثار با کیفیت موزه‌ای و تجاری را فراهم کرده‌اند.

 

تاریخچه چاپ دستی به چین دوران سلسله هان بازمی‌گردد و با چاپ روی کاغذ و پارچه آغاز شد. در اروپا، چاپ چوبی و حکاکی فلزی در قرون پانزدهم و شانزدهم توسعه یافت و هنرمندانی چون آلبرخت دورر و مارکانتونیو رایموندی نقش مهمی در پیشرفت این هنر ایفا کردند. چاپ دستی به تدریج ابزار نشر و آموزش نیز شد، به طوری که مردم عادی قادر به دسترسی به تصاویر و کتاب‌های چاپی شدند. در قرون هفدهم و هجدهم، اچینگ و ukiyo-e ژاپنی موجب نوآوری در سبک‌ها و تکنیک‌ها شد و در قرن نوزدهم، لیتوگرافی و چاپ مناظر و زندگی روزمره به هنر مدرن راه یافت. در قرن بیستم و بیست‌ویکم، چاپ دیجیتال و جوهرافشان با فناوری‌های پیشرفته، امکان تولید آثار با جزئیات و رنگ‌های زنده را فراهم کرد و هنرمندان می‌توانند آزادی بیشتری در خلق و تکثیر آثار خود داشته باشند.

 

چاپ دستی، چه سنتی و چه دیجیتال، همچنان به عنوان یک هنر ارزشمند، ظرفیت بیان خلاقانه و انتقال پیام‌های فرهنگی و هنری را دارد و با پیشرفت تکنولوژی، دامنه کاربرد و کیفیت آن به طور چشمگیری افزایش یافته است.

 

چاپ دستی چیست؟

 

چاپ دستی عبارت است از اعمال مرکب روی یک سطح و انتقال آن مرکب به سطح دیگری. فرآیند چاپ شامل انواع و تکنیک‌های مختلفی است. برای دستیابی به چاپی موفق، داشتن فشار مناسب و تجهیزات با کیفیت ضروری است.

 

انواع چاپ دستی

 

چاپ دستی به چهار نوع اصلی تقسیم می‌شود. در همه این روش‌ها، تصویر مرکب‌دار روی سطحی ایجاد شده و سپس به سطح دیگر منتقل می‌شود. تفاوت اصلی در نحوه انتقال مرکب است. انواع چاپ دستی عبارت‌اند از:

 

  • چاپ برجسته (Relief)

  • چاپ فرورفته (Intaglio)

  • چاپ سنگی یا مسطح (Planographic)

  • چاپ شابلونی (Stencil)

 

تکنیک‌های چاپ

 

یک هنرمند می‌تواند از تکنیک‌های مختلفی برای چاپ آثار خود استفاده کند و این روش‌ها ممکن است تحت هر یک از چهار نوع اصلی قرار گیرند. از جمله تکنیک‌های سنتی چاپ می‌توان به حکاکی، لیتوگرافی، چاپ چوبی و اچینگ اشاره کرد. تکنیک‌های مدرن مانند چاپ سیلک و چاپ دیجیتال نیز امروزه رایج شده‌اند، اما برخی هنرمندان و دوستداران هنر هنوز به نتایج جذاب روش‌های سنتی علاقه دارند.

 

تکنیک‌های چاپ برجسته

 

چاپ برجسته یکی از ساده‌ترین انواع چاپ است و نیاز به سطح برجسته مرکب‌دار دارد. با حذف قسمت‌هایی از سطح که نمی‌خواهید مرکب بگیرد و مرکب‌گذاری تنها روی قسمت‌های برجسته، می‌توانید تصویر را به راحتی به سطح دیگر منتقل کنید.


تکنیک‌های برجسته شامل:

  • چاپ لینو (Linocut)

  • چاپ چوبی (Woodcut)

 

تکنیک‌های چاپ فرورفته

 

چاپ فرورفته برعکس چاپ برجسته است. خطوط و طرح‌ها روی سطح فلزی مانند روی یا مس حک می‌شوند و مرکب داخل این خطوط فشار داده می‌شود. ابزارهایی مانند بُرین یا اسید (در روش اچینگ) سطح را فرو می‌برند. پس از پاک‌سازی سطح، آن را روی کاغذ مرطوب قرار می‌دهند تا طرح‌های مرکب روی کاغذ منتقل شوند.
برخی تکنیک‌های فرورفته عبارت‌اند از:

 

  • اسپیت‌بایت آکوآتینت (Spit-bite aquatint)

  • مزوتینت (Mezzotint)

  • اچینگ (Etching)

  • حکاکی (Engraving)

  • درای‌پوینت (Drypoint)

  • فتوگراوور (Photogravure)

  • آکوآتینت (Aquatint)

 

تکنیک‌های شابلونی

 

در چاپ شابلونی، هنرمندان ابتدا طرح خود را به صورت شابلون ایجاد می‌کنند. شابلون روی سطح ابریشم یا نایلون قرار می‌گیرد و با استفاده از اسفنج، مرکب روی سطح اعمال می‌شود تا تصویر چاپ شود.
تکنیک‌های شابلونی شامل:

 

  • چاپ سیلک (Screenprinting)

  • پوچوار (Pochoir)

 

تکنیک‌های مسطح و دیگر روش‌ها

 

چاپ مسطح بر اساس اصل عدم اختلاط آب و روغن کار می‌کند. ماده چربی‌دار، معمولاً توشه (Tusche)، برای طراحی روی سطح صاف استفاده می‌شود. وقتی آب و مرکب اضافه می‌کنید، تنها بخش‌های چربی‌دار مرکب را جذب می‌کنند و طرح چاپ می‌شود.


استفاده از مواد و تکنیک‌های مسطح مختلف، تصاویر منحصر به فردی ایجاد می‌کند، از جمله:

 

  • چاپ دیجیتال

  • چاپ با فویل (Foil imaging)

  • کولاگراب (Collagraph)

  • کاغذ دستی (Handmade paper)

  • لیتوگرافی (Lithography)

  • چاپ مونو (Monotype / Monoprinting)

 

تاریخچه چاپ دستی

 

چاپ دستی یک هنر منحصربه‌فرد است که خلاقیت و مهارت فنی را با هم می‌آمیزد. در طول قرن‌ها، چاپ دستی نیازمند مهارت‌های دستی فوق‌العاده و نبوغ هنری برای خلق آثار بصری جذاب و تأثیرگذار بوده است. اندکی پس از اختراع این هنر، اهمیت آن به خوبی درک شد. چاپ دستی ارزش فراوانی برای جامعه داشت، زیرا این امکان را فراهم می‌کرد تا تصاویر و متون به‌طور گسترده بازتولید شوند. نسخه‌های چاپی می‌توانستند در دسترس مردم عادی قرار گیرند که ممکن بود توان خرید نقاشی‌های یگانه و رنگ روغن را نداشته باشند. همچنین چاپ دستی به جوامع اجازه می‌داد اطلاعات را از طریق کتاب‌های چاپ انبوه، تصاویر مذهبی و نقشه‌ها به طور گسترده منتشر کنند.

با اینکه چاپ دستی در طول تاریخ کاربردهای عملی متعددی داشته است، امروزه به عنوان یک هنر ارزشمند شناخته می‌شود. یک چاپ اصلی از هنرمند ماهر، نه تنها جلوه‌ای زیبا دارد، بلکه برای کلکسیونرها و علاقه‌مندان هنر نیز ارزش بالایی دارد.

 

نگاهی به چاپ دستی در دوره های مختلف تاریخ 


چاپ دستی یک هنر تصویری است که شامل انتقال تصاویر از یک ماتریس یا الگو به سطح دیگری، معمولاً کاغذ یا پارچه، می‌شود. یک چاپگر (پرینت‌میکر) ماتریس را از جنس چوب، فلز، شیشه یا مواد دیگر می‌سازد و با استفاده از ابزار یا مواد شیمیایی، سطح آن را به شکل یک تصویر درمی‌آورد. سپس هنرمند ماتریس را با جوهر می‌پوشاند و آن را روی سطح دیگر منتقل می‌کند.

روش‌های سنتی چاپ دستی، از جمله چاپ چوبی (Woodcut)، اچینگ (Etching)، حکاکی (Engraving) و لیتوگرافی (Lithography)، نیاز به چاپخانه (Printing Press) دارند تا فشار یکنواخت را فراهم کنند. فرآیند چاپ دستی به هنرمندان این امکان را می‌دهد که نسخه‌های متعدد از همان تصویر ایجاد کنند. در طول تاریخ، چاپ دستی به عنوان یک راه ارزان و در دسترس برای انتقال و اشتراک‌گذاری هنر شناخته شده است.

تاریخچه چاپ دستی در دودمان هان چین آغاز شد. قدیمی‌ترین نمونه شناخته‌شده، چاپ روی ابریشم با بلوک چوبی است که به دوره دودمان هان بین سال‌های ۲۰۶ قبل از میلاد تا ۲۲۰ میلادی بازمی‌گردد. اولین چاپ روی کاغذ در قرن هفتم انجام شد.

شکل اولیه چاپ دستی از تخته چوبی کوچک به عنوان ماتریس استفاده می‌کرد. با تراشیدن بخش‌هایی از چوب، پس از انتقال جوهر به پارچه یا کاغذ، فضای منفی در تصویر ایجاد می‌شد. وقتی چینی‌ها حروف متحرک را بین سال‌های ۱۰۴۱ تا ۱۰۴۸ معرفی کردند و در طول قرن‌ها طراحی آن را بهبود دادند، ساخت کتاب بسیار ممکن و انعطاف‌پذیر شد. از آن زمان، چاپ دستی در سراسر جهان گسترش یافت و در طول قرن‌ها اهداف و کاربردهای متعدد برای هنرمندان داشته است.

 

قرن پانزدهم: اروپا

 

قدیمی‌ترین چاپ‌های اروپایی به ابتدای قرن پانزدهم بازمی‌گردد، زمانی که چاپ‌های چوبی برای ساخت کارت‌های بازی کاغذی در آلمان استفاده می‌شد. این تکنیک به‌زودی به هنرمندان منتقل شد، که از آن برای ایجاد تصاویر برجسته و قوی در مقابل پس‌زمینه‌های خالی استفاده کردند. با پیشرفت این روش، هنرمندان شروع به خلق طرح‌های پیچیده‌تر کردند، شامل معماری و مناظر در پس‌زمینه و قاب‌های تزئینی مفصل.

حکاکی فلزی، که نخستین شکل چاپ انتاجلیو (intaglio) بود، چند دهه بعد ظهور کرد و به‌زودی به محبوب‌ترین تکنیک چاپ دستی تبدیل شد، به دلیل نتایج ظریف و دقیق آن. تصاویر شامل نقاط کوچک و برش‌های کوتاه زده شده روی سطح فلز بودند. برخلاف چاپ‌های چوبی، سطوح فرو رفته ماتریس فلزی جوهر را نگه می‌داشتند و سپس به کاغذ منتقل می‌شدند. قدیمی‌ترین چاپ انتاجلیوی شناخته‌شده، چاپ آلمانی سال ۱۴۴۶ با عنوان «تازیانه زدن» (The Flagellation) است. این تکنیک به‌زودی به ایتالیا و سراسر اروپا گسترش یافت.

شاید مهم‌ترین مشارکت قرن پانزدهم در عرصه چاپ دستی، چاپخانه یوهانس گوتنبرگ باشد که این هنر و فرهنگ را متحول کرد. گرچه او مخترع اولیه نبود، گوتنبرگ در حدود سال ۱۴۵۰ چاپخانه با حروف متحرک را تکمیل و در اروپا محبوب کرد. مشهورترین آثار او، کتاب‌های مقدس گوتنبرگ با ۱۳۰۰ صفحه بودند که چاپی استادانه داشتند و از حروف گوتیک چاپی طراحی شده برای شبیه‌سازی خوشنویسی دستی بهره می‌بردند.

 

قرن شانزدهم

 

در اوایل قرن شانزدهم، استادان چاپ دستی ظهور کردند. برجسته‌ترین آن‌ها آلبرخت دورر، هنرمند آلمانی بود که سفرهایش به ایتالیا به او اجازه داد تأثیر گسترده‌ای بر دنیای چاپ دستی در سراسر اروپا بگذارد. آثار او جزئیات زیادی به موضوعاتش افزود، از جمله دین، تاریخ، فولکلور، اساطیر و پرتره‌ها. او در زمینه‌های مختلفی مانند چاپ چوبی، حکاکی با اسید (etching)، درای‌پوینت (drypoint) و حکاکی فلزی فعالیت می‌کرد.

استاد برجسته دیگری از این دوره، آلبرخت آلته‌دورفر بود که نخستین کسی بود که مناظر طبیعی را به عنوان موضوع اصلی آثار چاپی خود چاپ کرد، نه صرفاً به عنوان پس‌زمینه. هندریک گولتزیوس، چاپگر فلاندری، از برش‌های خود برای تقلید سطوح و بافت‌های مختلف استفاده می‌کرد. در ایتالیا، ظهور مارکانتونیو رایموندی نقطه عطفی در هنر چاپ دستی به شمار می‌رفت. او که استادی تکنیکی در حد رقابت با دورر بود، به چاپگر رافائل تبدیل شد. او بازتولید آثار نقاش مشهور را چاپ می‌کرد و در تبدیل چاپ دستی از یک هنر اصیل به مهارت بازتولید آثار معروف تأثیرگذار بود.

در نیمه دوم قرن شانزدهم، انتشارات و هنرمندان ماهر کنترل دنیای چاپ را به دست گرفتند. نقشه‌های چاپی به‌طور فزاینده‌ای محبوب شدند، زیرا مردم سفرهای بیشتری انجام می‌دادند. ناشران همچنین صفحات چاپی را از هنرمندان اصلی خریداری می‌کردند و در مقیاس وسیع چاپ می‌کردند، گاهی اوقات در این فرآیند صفحات اصلی آسیب می‌دیدند.

 

قرن هفدهم

 

با تجاری‌تر و تولیدی‌تر شدن حکاکی فلزی، هنرمندان در قرن هفدهم به حکاکی با اسید (etching) روی آوردند. حکاکی با اسید به عنوان روشی خلاقانه‌تر، انعطاف‌پذیرتر و باوقارتر شناخته شد. با تبدیل ایتالیا به مرکز این تکنیک، چاپگر گیدو رنی سبک ایتالیایی متمایز خود با خطوط و نقاط ظریف را توسعه داد.

هنرمند فرانسوی مقیم ایتالیا، ژاک کالو، بیشترین شهرت را به دست آورد و به عنوان نخستین چاپگری شناخته شد که از گاز اسیدی چندباره برای ایجاد تغییرات تُنی (tonal variations) استفاده کرد. او همچنین از سوزن حکاکی سفارشی خود برای بازآفرینی خطوط متورم و مخروطی که از ویژگی‌های حکاکی فلزی بود، بهره برد.

در هلند، حکاکی شاهد انفجاری خلاقانه دیگر بود. هرکولس سگرز، یک آزمایشگر واقعی، چاپ‌های غیرمرسوم بسیاری خلق کرد، مانند چاپ روی بوم‌های رنگی یا قرار دادن خطوط سفید روی زمینه‌های تیره. او سبکی منحصربه‌فرد ایجاد کرد که مناظر سنگی در آن غالب بودند. در حالی که بسیاری از هنرمندان هلند چاپ‌های استادانه‌ای تولید کردند، رامبرانت مشهور توانست در گذر زمان برجسته باقی بماند. او از طریق تقریباً ۳۰۰ پلیت خود، همه چیز را از موضوعات دینی و تاریخی تا فعالیت‌های روزمره به تصویر کشید. او تمام امکانات خطوط حکاکی‌شده را بررسی کرد و بعدها با ترکیب حکاکی با اسید و درای‌پوینت (drypoint) آزمایش‌های جدید انجام داد.

در همین قرن، هنر ژاپنی اوکیو-ئه (ukiyo-e) پدیدار شد که شکافی از آثار ژاپنی تحت تأثیر فرهنگ چینی ایجاد کرد. این چاپ‌های چوبی ظریف و بسیار سبک‌دار، زندگی روزمره را به تصویر می‌کشیدند. نخستین استاد این سبک، هیشیکاوا مورونوبو بود که از صحنه‌های خیابان، دوره‌گردها و جمعیت‌ها به عنوان موضوعات آثار خود استفاده می‌کرد.

 

قرن هجدهم

 

ایتالیا در طول قرن هجدهم مرکز چاپ دستی اروپا باقی ماند. یکی از نخستین استادان این قرن، جیووانی باتیستا تیپولو، به خاطر الگوهای ظریف و ریتمیک خود مشهور بود. استفاده خلاقانه کانالتو از خطوط و بافت‌ها رنگ و نور را در آثار چاپی او شبیه‌سازی می‌کرد. جیووانی باتیستا پیرانزی، به عنوان استاد چاپ معماری، بسیار پرکار بود و در کارنامه‌اش ۳۰۰۰ چاپ بزرگ حکاکی ثبت شده است.

طنزنویس ویلیام هوگارت، چاپ دستی را به همراه مدرسه ملی خود وارد انگلستان کرد. تأثیر او به سرعت آثار همکار کاریکاتوریستش، توماس رولندسن، را برانگیخت. شاعر ویلیام بلیک، چاپ دستی را به شکل‌های تجربی و نوآورانه در تصویرسازی کتاب‌های خود وارد کرد. هم‌زمان، نخستین استاد بزرگ چاپ اسپانیا، فرانسیسکو گویا، از طنز برای نقد نادانی انسان، جنگ و تعقیب‌های مذهبی استفاده کرد.

 

قرن نوزدهم

 

قرن نوزدهم بسیاری از سبک‌های زیبایی‌شناختی را وارد دنیای هنر کرد. هر انقلاب هنری استادان مخصوص به خود در زمینه چاپ دستی را به همراه داشت. اختراع لیتوگرافی توسط آلمان‌ها یک رسانه جدید برای هنرمندان ارائه کرد، در حالی که تأثیر فرانسوی‌ها بر دنیای چاپ اروپایی غالب بود. پس از چند دهه تولید لیتوگرافی‌های استادانه، این کشور در اواسط قرن شاهد یک انقلاب هنری با ظهور مدرسه باربیزون بود. چاپگران مدرسه باربیزون مناظر طبیعی را حکاکی می‌کردند و زمینه را برای ظهور امپرسیونیست‌ها فراهم می‌ساختند. دیگر شاگردان مدرسه باربیزون به تصویر کشیدن زندگی روستاییان پرداختند.

با اینکه امپرسیونیست‌ها به خاطر استفاده از رنگ مشهور بودند، هنرمندانی مانند ادوارد مانه، ادگار دگا و کامیل پیسارو حکاکی‌ها، لیتوگرافی‌ها و مونوپرینت‌هایی با سبک منحصر به فرد خود خلق کردند. هم‌زمان، چاپ‌های چوبی ژاپنی وارد فرهنگ غرب شدند. آثار ژاپنی به دلیل اکسوتیسیسم، سادگی و انتزاع‌هایشان بر پل گوگن، آنری دو تولوز-لوترک و امپرسیونیست آمریکایی مری کسات تأثیر گذاشتند.

با گسترش نفوذ این کشور، هنرمندان ژاپنی به شکوفایی ادامه دادند و تکنیک‌های جدید چاپ دستی را توسعه دادند. استاد چاپ چوبی، هوکوسای، بسیار پرکار بود و مجموعه آثار او شامل ۳۵٬۰۰۰ طراحی و چاپ است. مجموعه او با عنوان «۳۶ نمای کوه فوجی» احتمالاً محبوب‌ترین اثر اوست و شامل چاپ رنگی مشهور «موج شکسته در کاناگاوا» نیز می‌شود. هیروشیگه، هنرمند ژاپنی دیگری، به دلیل سبک شبه‌امپرسیونیستی خود در اروپا شهرت یافت.

 

قرن بیستم و بیست‌ویکم

 

پس از اختراع عکاسی، هنر دیگر به عنوان ابزار بازتولید آثار ضروری نبود، و این امکان را به چاپ دستی و سایر هنرها داد تا دوباره به سمت خلاقیت و تجربه‌گرایی بازگردند. با رشد انفجاری هنر در اوایل قرن بیستم، بسیاری از مشهورترین هنرمندان این دوره به چاپ دستی روی آوردند. پابلو پیکاسو، که بیشتر به خاطر نقاشی‌هایش شناخته می‌شود، بیش از ۱۰۰۰ چاپ از جمله چاپ چوبی، لینو، لیتوگرافی، اچینگ، درای‌پوینت و حکاکی فلزی خلق کرد.

سایر هنرمندان مقیم فرانسه، از جمله ژرژ براک، هنری ماتیس و ژرژ رولو، نیز با فرم چاپی آزمایش کردند. در نیمه دوم قرن، هنرمندان آثار بیشتری چاپ کردند و نوآوری‌های فنی بیشتری نسبت به گذشته معرفی کردند.

در حالی که چاپ سنتی به عنوان یک هنر شکوفا می‌شد، تکنیک‌های چاپ مدرن نیز شکل گرفتند. چاپ به شکل امروزی خود، با اختراع فتوکپی توسط چستر اس. کارلسون در سال ۱۹۳۸ آغاز شد. این فناوری که بعدها توسط شرکت زِروکس (Xerox Corporation) محبوب شد، به جای مرکب از پودر خشک تونر استفاده می‌کرد و دستگاه‌ها با بهره‌گیری از الکتریسیته ساکن، پودر را به کاغذ می‌چسباندند. در سال ۱۹۶۹، مخترع گری استارک‌وِذر چاپ لیزری را معرفی کرد که با استفاده از لیزر، تونر خشک را به صفحه می‌بست.

چاپگر جوهرافشان در سال ۱۹۷۶ معرفی شد و امروزه همچنان روش مورد علاقه برای چاپ آثار هنری است. مخترع ژاپنی، ایچیرو اندو، این فناوری را هنگام کار در شرکت کانن توسعه داد. این فناوری با پاشیدن قطرات کوچک جوهر روی صفحه، تصویر را شکل می‌دهد.

در سال ۱۹۸۵، چاپگر IRIS وارد بازار شد و اولین چاپگر دیجیتال بزرگ‌فرمت بود که برای چاپ آثار هنری به شکل تجاری مناسب شد و در اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰، به عنوان چاپگر حرفه‌ای آثار هنری مورد استفاده قرار گرفت. در سال ۱۹۹۱، چاپگر جک داگان (Jack Duganne) واژه «گیکلی» (Giclee) را برای معرفی چاپ جوهرافشان به دنیای هنرهای زیبا ابداع کرد تا فناوری نسبتاً تازه را با ظاهری شیک و ممتاز معرفی کند. چاپگر IRIS تا دهه ۲۰۱۰ محبوب‌ترین چاپگر آثار هنری بود، تا اینکه شرکت‌های چاپ اپسون و کانن تکنولوژی‌های جدیدتر و ارزان‌تر را ارائه دادند که جوهرهای آرشیوی را پشتیبانی می‌کردند.

 

 

 

 

نوشته های اخیر